نحوی..
چهارشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۲، ۱۱:۴۷ ق.ظ
نحوی و کشتیبان
نحوی که مغرور و فریفتهی دانش خویش است از کشتیبان می پرسد که هیچ نحو خوانده ای؟ و چون بی اطلاعی او را درمی یابد با تحقیر به کشتیبان می گوید که نیم عمرش برفناست از آن که نحو نمی داند. کشتیبان خاموش می ماند تا آن گاه که کشتی به گرداب می افتد و هنگام ستیز با امواج است، پس به مقابله با نحوی مغرور بر می آید و از او می پرسد که هیچ از فن شنا چیزی میدانی؟ و چون نحوی از ناتوانی خود خبر می دهد، کشتیبان با کنایه ای تلخ به او می گوید که کل عمرت بر فناست. (امینی ، 1385 ، ص 75)
- ۹۲/۱۲/۲۱