دخترزیبا...
شنبه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۲، ۰۲:۰۵ ب.ظ
***
دخترِ زیبای سمرقند
هنگامی که خوارزمشاه، سمرقند را محاصره کرده بود، ما در آن شهر زندگی میکردیم. در محلهی ما دختری زندگی میکرد، بسیار زیبا و فریبنده، آنچنان که در همهی سمرقند دختری چون او نبود.
در هنگامهی جنگ و محاصره، بارها از آن دختر شنیدم که میگفت: «خداوندا! تو کی روا میداری که من به دست این بیدادگران گرفتار شوم؟ من تنها به تو اعتقاد دارم و میدانم که این کار را هرگز بر من روا نخواهی داشت.»
لشکریان خوارزمشاه آمدند و همهی شهر را غارت کردند. بسیاری از مردم را به غارت بردند. حتی خدمتکاران آن دختر نیز به اسیری برده شدند، اما به خود او هیچ گزندی نرسید. شگفت اینکه هیچ کس به آن زیبا، نگاه نکرد.
پس بدان که هر کس خود را به حق بسپارد، از گزندها در امان خواهد ماند. (مزینانی، 1383، صص 104 و 105)
- ۹۲/۱۲/۱۰